درس بیستم 504 لغت

درس بیستم 504 لغت
درس بیستم 504 لغت شامل کلمات جدید،معانی،تلفظ و مترادف ها هستند تا به افزایش یادگیری زبان انگلیسی کمک کنند. با ما همراه باشید.
1- emerge/iˈmɜːrdʒ/
ظاهر شدن،پدیدار شدن،بیرون آمدن
?The winged adult mosquitoes emerge from the pupae.
پشه بالغ بالدار از شفیره ها بیرون می آید.
.The facts behind the scandal are sure to emerge eventually?
حقایق پشت این رسوایی مطمئناً در نهایت آشکار می شود.
2- jagged/ˈdʒæɡɪd/
دندانه دار،نا هموار،نا صاف،دارای لبه تیز
?The jagged feathers appearing from behind the birds are wings.
پرهای ناهموار که از پشت پرندگان ظاهر می شوند بال هستند.
.It’s an enormous job to smooth the jagged edge of a fence?
صاف کردن لبه ی دندانه دار یک نرده کار دشواری است.
3- linger/ˈlɪŋɡər/
باقی ماندن،ماندن
.The smell from the fire still lingered days later?
بوی آتش هنوز چند روز بعد باقی ماند.
.It’s impossible to forget such horrific events, they linger in the memory forever?
فراموش کردن چنین حوادث وحشتناکی غیرممکن است ،آنها برای همیشه در حافظه باقی می مانند.
?After the play had finished, we lingered for a while in the bar hoping to catch sight of the actors.
پس از اتمام نمایش ، مدتی در بار ماندیم به امید اینکه بتوانیم بازیگران را ببینیم.
4- ambush/ˈæmbʊʃ/
کمین
.Five soldiers died after their bus was ambushed on a country road?
پنج سرباز بر اثر کمین شدن اتوبوس خود در جاده ای روستایی جان باختند.
.Several passers-by were killed in the ambush?
در این کمین چند رهگذر کشته شدند.
.Fear of ambush prevents the police from going to high risk areas?
ترس از کمین باعث می شود پلیس نتواند به مناطق پرخطر برود.
5- crafty/ˈkræfti/
حقه باز،حیله گر،رند،زیرک
.I have some crafty ideas for getting around the regulations?
من ایده های حیله گرانه ای برای دور زدن مقررات دارم.
.She was a crafty old woman?
او پیرزنی حیله گر بود.
6- defiant/dɪˈfaɪənt/
نا فرمان،مبارزه طلب،جسور،سر سخت
.The protesters blocking the entrance to the offices remained defiant this morning?
معترضانی که جلوی ورودی دفاتر را بستند صبح امروز همچنان نافرمان بودند
.Defiant of everyone, the addict refused to be helped?
شخص معتاد سر سختانه از اینکه به او کمک شود،ممانعت کرد.
7- vigor/ˈvɪɡər/
قدرت،نیرو
.They went to work with youthful vigor and enthusiasm?
آنها با نشاط و اشتیاق جوانی به سر کار رفتند.
.After vacation, she returned to work with renewed vigor?
پس از تعطیلات ، او با قدرت دوباره به کار بازگشت.
.Certainly, they did not lack vigor in pursuit of their cause?
مطمئناً آنها در پیگیری هدف خود از قدرت کافی برخوردار نبودند.
8- perish/ˈperɪʃ/
هلاک شدن،از بین رفتن،نابود شدن،مُردن،محو شدن
.Three hundred people perished in the earthquake?
سیصد نفر در زلزله جان باختند.
.He believes that Europe must create closer ties or it will perish?
او معتقد است که اروپا باید روابط نزدیک تری ایجاد کند وگرنه از بین می رود.
.Sunlight has caused the rubber to perish?
نور خورشید باعث از بین رفتن لاستیک شده است.
9- fragile/ˈfrædʒl/
شکننده،ظریف
?Some of the more fragile items are kept in a locked case.
برخی از اقلام شکننده تر در یک جعبه قفل شده نگهداری می شوند.
?Be careful with that vase,it’s very fragile.
مراقب آن گلدان باشید،بسیار شکننده است.
?Seasonal illnesses expose how fragile the region’s healthcare infrastructure is.
بیماری های فصلی نشان می دهد که زیرساخت های مراقبت های بهداشتی منطقه چقدر شکننده است.
10- captive/ˈkæptɪv/
زندانی،اسیر
?When the town was recaptured, we found soldiers who had been captives for several years.
با بازپس گیری شهر ، سربازانی را پیدا کردیم که چندین سال اسیر بودند.
?The terrorists were holding several diplomats captive.
تروریست ها چندین دیپلمات را اسیر کرده بودند.
?News that the soldiers were captive after being held at gunpoint caused panic.
اخباری مبنی بر اسارت سربازان پس از دستگیری با سلاح باعث وحشت شد.
11- prosper/ˈprɑːspər/
رونق داشتن،کامروا شدن،موفق بودن
?Lots of microchip manufacturing companies prospered at that time.
در آن زمان بسیاری از شرکت های تولید کننده میکروچیپ رونق گرفتند.
?We aim to create a climate in which all small businesses can prosper.
هدف ما ایجاد فضایی است که در آن همه مشاغل کوچک بتوانند پیشرفت کنند.
12- devour/dɪˈvaʊər/
بلعیدن،با ولع خوردن،حریصانه جذب کردن
?The young cubs hungrily devoured the deer.
توله های جوان با اشتیاق آهو را بلعیدند.
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.