درس دوم لغات آیلتس
لغات آیلتس
?Segment (verb) /ˈsɛɡmənt
(به معناى:قطعه قطعه کردن-به بخشهای مختلف تقسیم کردن)
?They segmented the city into three districts.
انها شهر را به سه ناحيه تقسيم كردند
?Researchers have segmented the population into different age groups.
پژوهش گران جمعيت را به گروه سنى هاى مختلف تقسيم كرده اند.
?Authorize (verb) /ˈôTHəˌrīz/
(به معناى: اجازه دادن- اختيار دادن)
?Emma authorized him to sign the documents.
اِما به او اختيار داد تا اسناد را امضا كند.
?The attack had been authorized by the president.
حمله توسط رئيس جمهور اجازه داده شده بود.
✅Distinctly (adverb)
/dɪˈstɪŋ(k)tli/
(به طور واضح)
?We distinctly remember you promising to phone her.
ما به طور واضح به ياد داريم تو قول دادى كه با او تماس بگيرى.
✅Bitterly (adverb) /ˈbɪtəli/
(به شدت، قوياً،سرسختانه)
?They bitterly opposed to nuclear weapons.
انها به شدت مخالف هستند با سلاح هاى هسته اى.
✅prevalent
/ˈprev.əl.ənt/ (adj.)
به معناى: شايع، رايج
?These diseases are more prevalent among young children.
اين بيمارى ها بين كودكان خردسال شايع تر است.
—————————————
✅Prudent
/ˈpro͞odnt/ (adj.)
به معناى: محتاط، معقول
?It’s always prudent to read a contract carefully before signing it.
هميشه خواندن يك قرارداد با دقت، قبل از امضاى ان معقول است.
لغات ایلتس
✅Keen
/kiːn/ adjective
(مشتاق،مايل،حساس،تيز،قوى)
?They are keen on playing tennis.
انها به بازى تنيس مشتاق هستند.
?Dogs have a very keen sense of smell.
سگ ها احساس بويايى خيلى قوى اى دارند.
?The butcher’s keen knife cut through the meat.
چاقوى تيز قصاب،گوشت را بريد
✅Incessant
/ɪnˈses .ənt/ adjective
(پى در پى، بى وقفه،بى پايان)
?The child’s incessant talking in the cinema, started to irritate them.
حرف زدن بى وقفه ى كودك در سينما انها را عصبانى كرد.
?He gave two- or three-word answers to reporters’ incessant questions.
او به سوالات پى در پى خبرنگاران پاسخ هاى دو یا سه کلمه ای داد.
✅Detest
(Verb) /dɪˈtɛst/
(بيزار بودن،تنفر داشتن)
?I detest having to get up when it’s dark outside.
متنفرم از اينكه كه بايد بيدار شوم وقتى هوا هنوز تاريك است.
✅Corroborate
(verb) /kəˈrɒbəreɪt/
(تأييد كردن،اثبات كردن)
?Recent research seems to corroborate her theory.
به نظر ميرسد كه تحقيق اخير نظريه ى او را اثبات كرده است.
✅Disregard
(verb) /dɪsrɪˈɡɑːd/
(ناديده گرفتن، اعتنا نكردن)
?She told us to disregard everything we’d learned so far and start again.
او به ما گفت كه هر آنچه تاكنون آموخته ايم ناديده بگيريم و دوباره شروع كنيم.
?Peter totally disregarded my advice.
پيتر توصيه ى مرا كاملا ناديده گرفت.
دیدگاهتان را بنویسید