درس پانزدهم 504 لغت

درس پانزدهم 504 لغت
درس پانزدهم 504 لغت شامل کلمات جدید،معانی،تلفظ و مترادف ها هستند تا به افزایش یادگیری زبان انگلیسی کمک کنند. با ما همراه باشید.
1- expand/ɪkˈspænd/
develop،increase،extend
گسترش دادن،توسعه دادن،بسط دادن
.The air in the balloon expands when heated📌
در صورت گرم شدن هوا بادکنک منبسط می شود.
.They expanded their retail operations during the 1980s📌
آنها در دهه 1980 فعالیتهای خرده فروشی خود را گسترش دادند.
.They expanded their number of stores significantly in the 1990s📌
آنها در دهه 1990 تعداد فروشگاه های خود را به میزان قابل توجهی گسترش دادند.
2- alter/ˈɒːltər/
change،adapt،adjust
تغییر دادن،تغییر کردن،اصلاح کردن
.We’ve had to alter some of our plans📌
ما مجبور شدیم برخی از برنامه های خود را تغییر دهیم.
.Some things in life are not alterable📌
برخی چیزها در زندگی قابل تغییر نیستند.
3- mature/məˈtʃʊr/
grown-up،full-grown،adult
بالغ،رسیده،بطور کامل رشد یا تکامل یافته
.Girls are said to mature faster than boys📌
گفته می شود دختران سریعتر از پسران بالغ می شوند.
.It took several years for her ideas to mature📌
چندین سال طول کشید تا ایده های او به بلوغ برسد.
.Humans take longer to mature than most other animals📌
بالغ شدن انسان ها بیشتر از سایر حیوانات طول می کشد.
4- sacred/ˈseɪkrɪd/
holy،blessed،protected
مقدس،شایسته احترام،خاص
.Islam’s most sacred shrine is at Mecca in Saudi Arabia📌
مقدس ترین زیارتگاه اسلام در مکه در عربستان سعودی است.
.Art was sacred to her📌
هنر برای او مقدس بود.
5- revise/rɪˈvaɪz/
تغییر دادن،به روز کردن،دگرگون کردن
.His publishers made him revise his manuscript three times📌
ناشران او سه بار مجبور به تجدید نظر در نسخه خطی وی شدند.
.The mechanism for collecting taxes needs revising📌
سازوکار اخذ مالیات نیاز به بازنگری دارد.
6- pledge/pledʒ/
promise
قول،سوگند،تعهد
.I give you this ring as a pledge of my everlasting love for you📌
من این انگشتر را به عنوان تعهد عشق جاودانه ام به شما می دهم.
.Both sides have pledged to end the fighting📌
هر دو طرف متعهد شده اند که جنگ را پایان دهند.
7- casual/ˈkæʒuəl/
اتفاقی،بیخیال،عادی،بی تفاوت
.His casual behaviour was wholly inappropriate for such a formal occasion📌
رفتارهای معمولی او برای چنین مراسم رسمی کاملاً نامناسب بود.
.Security around the conference hotel seemed almost casual📌
امنیت در اطراف هتل کنفرانس تقریباً اتفاقی به نظر می رسید.
8- pursue/pərˈsuː/
دنبال کردن،پیروی کردن،تعقیب کردن
.The car was pursued by helicopters📌
خودرو توسط هلیکوپترها تعقیب شد.
.The hunters spent hours pursuing their prey📌
شکارچیان ساعت ها به تعقیب طعمه خود پرداختند.
9- unanimous/juːˈnænɪməs/
هم رای،متفق القول
.The jury returned a unanimous verdict of guilty after a short deliberation📌
هیئت منصفه پس از یک رایزنی کوتاه حکم مجرمیت متهم را پس گرفت.
.We reached a unanimous decision on the proposal📌
در مورد این پیشنهاد به اتفاق آرا رسیدیم.
10- fortunate/ˈfɔːrtʃənət/
خوش شانس،خوشبخت،دارای اقبال خوب
.He was fortunate in his choice of assistant📌
او در انتخاب دستیار خود خوش شانس بود.
.You’re very fortunate to have found such a nice house📌
شما بسیار خوش شانس هستید که چنین خانه خوبی پیدا کرده اید.
11- pioneer/ˌpaɪəˈnɪr/
پیشگام،پیشتاز
.It was universities that pioneered these new industries📌
این دانشگاه ها بودند که پیشگام این صنایع جدید شدند.
.He was a pioneer in big-band jazz📌
او پیشگام موسیقی جاز گروه بزرگ بود.
.She was a pioneer in the biotech industry’s patent law📌
او پیشگام در قانون ثبت اختراع در صنعت بیوتکنولوژی بود.
12- innovative/ˈɪnəˌveɪtɪv/
نوین،ابتکاری،خلاقانه
.She was an imaginative and innovative manager📌
او مدیری خلاق و مبتکر بود.
.Gwen introduced a number of innovative solutions📌
گوئن تعدادی راه حل ابتکاری ارائه داد.
درس پانزدهم 504 لغت هم به پایان رسید برای مطالعه دروس بعدی با ما همراه باشید.
🔴برای شنیدن پادکست های کوتاه انگلیسی به کانال تلگرامی ما مراجعه کنید.
🔴برای خواندن مقاله روش های تقویت مهارت رایتینگ در زبان انگلیسی به وبسایت بست ایلتس مراجعه کنید.
دیدگاهتان را بنویسید